سه شنبه , ۱۷ مهر ۱۴۰۳ ساعت :
» یادداشت‌ها » حاشیه نویسی بر چند کلیدواژه پر معنا در بیانات حرم امام ۱۴۰۲
یادداشت‌ها

حاشیه نویسی بر چند کلیدواژه پر معنا در بیانات حرم امام ۱۴۰۲

تیر ۱۱, ۱۴۰۲ 47۰2,397

متن پیش رو با تکیه بر برخی کلیدواژگان به کار برده شده توسط امام خامنه‌ای(دامت‌ظلّه‌العالی) در بیانات ایشان به مناسبت بزرگداشت رحلت امام خمینی(قدسّ‌سره) در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، در تلاش است تا با رویکردی تحلیلی زوایای کمتر دیده شده این سخنرانی را با مخاطبان به اشتراک بگذارد:

۱- یکی از عبارات به کار برده شده توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی «جاهلیت مسلح» است، در واقع این عبارت یک قاعده کلی در درون خود دارد و آن قاعده این است که؛ ابزار و سلاح موجب از بین رفتن جاهلیت نمی‌شود. در واقع پیشرفت مادی اثری در انسانیت انسان ندارد. می‌توان همچون قوم جاهلیت [که اشاره به کمبودها و کاستی‌های انسانی در دوران جاهلیت صدر اسلام دارد] زیست ولی مسلح به سلاح های پیشرفته و علم و تکنولوژی نیز بود. پس از این مورد اینطور می‌توان استفاده کرد که پیگیری محض علم و فناوری برای انسان پیشرفت واقعی را به وجود نمی‌آورد. پیگیری علم و فناوری باید منجر به افزایش رفتار انسانی افراد بشر گردد و اگر پیشرفت علم و فناوری جدای از پیشرفت انسانی بشر رخ دهد، منجر به تولید پدیده ای خطرناک تر از جاهلیت خواهد شد و آن جاهلیت مسلح است.

۲- امام خامنه‌ای(دامت‌ظلّه‌العالی) در توصیف حضرت امام از عبارت «سیاست ورزی انقلابی» استفاده نموده اند. حال سوال اینجاست که سیاست ورزی انقلابی چه تفاوتی با سیاست ورزی های معمول در میان سیاستمداران دارد؟ اگر مقصود رهبری صرف عبارت سیاست ورزی و فهم مناسبات سیاسی بود، لزومی نداشت ایشان از عبارت سیاست ورزی انقلابی استفاده نمایند. مشخص است سیاست ورزی امام خمینی(قدسّ‌سره)، گونه‌ای متفاوت از سیاست ورزی های رایج در دوران ها و به خصوص دوران معاصر است که هارون انقلاب از آن با عنوان سیاست ورزی انقلابی یاد می‌نمایند.

شاید بتوان نمونه ای از این سیاست ورزی انقلابی را در عملکرد امام خمینی(قدسّ‌سره) در خلع رهبر آینده انقلاب، در فروردین سال ۶۸ جستجو نمود. در شرایطی که غالب قریب به اتفاق مسئولین دلسوز و یاران امام با خلع رهبر آینده مخالف بودند و آن را به دلیل عواقب محتمل به سود انقلاب نمی‌دانستند، اما امام بر پایه عمل به وظیفه شرعی به تنهایی و حتی پیش از اعلام نظر خبرگان رهبری به صورت کاملا انقلابی اقدام به خلع عنصر نامناسب برای رهبری آینده انقلاب نمودند. این یک نوع سیاست ورزی است اما کاملا از سیاست ورزی های مرسوم که میل به سوی محافظه کاری دارد به دور است.

۳- مقام معظم رهبری هنگامی که در حال توصیف تحول ایجاد شده توسط امام خمینی (قدسّ‌سره) هستند، عنوان می‌دارند که: «انقلاب را مردم انجام دادند اما امام به وجود آورد» فهم رابطه میان «انجام دادن» و «به وجود آوردن» نیازمند دقت و تأمل است. انقلاب به وسیله مردم انجام گرفت و آن کسانی که انقلاب را رقم زدند مردم بودند، اما آن علتی که موجب شد تا امواج خروشان مردم متلاطم شوند و تاریخ را رقم بزنند، امام خمینی(قدسّ‌سره) بود. چه آنکه این مردم در دوران معاصر در وقایع دیگری نیز حضور داشتند، وقایعی مانند نهضت ملی شدن صنعت نفت، اما همین مردم در آن وقایع موفق به ایجاد تحول و انقلاب نشدند. بلکه این امام بود که با تأثیر ویژه خود، حرکت عظیم مردمی را به ثمر رساند.

۴- حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (دامت‌ظلّه‌العالی) در عبارتی دیگر کلید حل تمامی مشکلات را تفکر و روحیه «ما می‌توانیم» معرفی می‌نمایند. اگر این معادله را از جهت دیگر قرائت کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید که مشکلات موجود به دلیل نبود تفکر و روحیه «ما می‌توانیم» به وجود آمده و استمرار یافته است. نبود چنین تفکری موجب به وجود آمدن روحیه نیاز و وابستگی خواهد شد. در اینجا باید به این نکته توجه نمود که بر اساس اندیشه مقام معظم رهبری تبادل و ارتباط متفاوت از وابستگی است. در تبادل و ارتباط طرفین هر دو در یک سطح ارزش افزوده‌ای برای مقابله و داد و ستد دارند. اما اینکه یک طرف در جهت از میان رفتن ضعف خود، امید به یاری طرف مقابل داشته باشد، منجر به بروز تفکر و روحیه وابستگی خواهد شد. در نتیجه روی دیگر این سخن آن است که مشکلات کنونی در نتیجه تفکر و روحیه وابستگی به وجود آمده است.

۵- بیان دیگری که رهبری در بیانات خود به آن اشاره نمودند، اقدام جبهه استکبار در «تهاجم به معنویت» در سطح دنیا بود. ایشان پیش از این از عباراتی چون «تهاجم فرهنگی»، «شبیخون فرهنگی» و «ناتوی فرهنگی» استفاده نموده بودند، که در اغلب موارد این اصطلاحات در توضیح وضعیت تهاجمی دشمن در حوزه فرهنگ در چهارچوب سرزمینی ایران و حوزه تمدنی انقلاب اسلامی بیان شده بود. البته معظم له در توضیح مفهوم تهاجم فرهنگی به تهاجم فرهنگ آمریکایی به حوزه قلمروی کشورهای اروپایی و شکایت اروپایی‌ها از این تهاجم نیز اشاره نموده اند. اما بیان مفهوم «تهاجم به معنویت» بازگو کننده ستیز جبهه استکباری دنیا با معنویت در سرتاسر جهان است. این حقیقت بازگو کننده عزم جبهه شیطانی استکبار در جهت توسعه فساد و مادی گرایی در تمامی کشورهاست. امروز مسئله ترویج عمل قبیج ازدواج افراد از یک جنسیت با استدلال های واهی و بدون پشتوانه، به زور بوق های رسانه ای و با شدت عمل تبلیغاتی و هوچی‌گری جبهه استکبار و اجبار افراد با استفاده از تولید فشار مصنوعی افکار عمومی، گواهی روشن بر «تهاجم به معنویت» است. نکته حائز اهمیت این است که این تهاجم اختصاصی به دین و آیین خاص و یا منطقه جغرافیایی ویژه ای ندارد، و تلاش می‌کند هر آنچه از معنویت در دنیا در هر سطح و در هر مکان وجود دارد را مورد هجوم قرار دهد. در واقع این تهاجم یک عصیان علیه انسانیت است.

۶- بخش قابل توجهی از بیانات امام خامنه‌ای(دامت‌ظلّه‌العالی) در سالگرد ارتحال امام خمینی(قدسّ‌سره) به توضیح «عامل نرم افزاری امام» اختصاص یافته است. ایشان به دو عامل در این زمینه اشاره نمودند؛ «ایمان» و «امید»، ترتّب این عوامل و نوع تحقق آن‌ها نیز توسط رهبر معظم انقلاب تشریح شد. نکته قابل توجه، پایه «ایمان» در «عامل نرم افزاری امام» است. معظم له در قسمت ایمان یکی از مواردی که امام به آن ایمان داشت را اینگونه توصیف نمودند: « اسلامی را که بیشتر احکامش مربوط به زندگی اجتماعی و حکومت و سیاست است». رهبری یکی از موارد ایمان امام را اسلام، اما اسلامی با چنین ویژگی ها بیان نمودند. در مقابل نیز به دو گونه اسلام دیگر اشاره کردند که خارج از باور امام بوده است؛ «اسلام سرمایه‌داری» و «اسلام التقاطی». همچنان که امام به این گونه از اسلام -که شاید بتوان آن را اسلام تمدن ساز نام نهاد- ایمان داشت، طبعا ایمان ایشان نیز ریشه در چنین شناختی داشته است. چرا که باور و اعتقاد مقدمه ایمان است و در مرحله ایمان نیز باید به باور و اعتقاد اولیه اهتمام داشت. امام با شناخت دقیق خود از اسلام و نقد دیگر قرائت‌های انحرافی از آن، پا به عرصه مبارزه و تشکیل حکومت گذاشتند. بر این اساس و با توجه به بیانات مقام معظم رهبری که ایمان امام را منشأ امید ایشان بر شمردند، در یک صورت بندی می‌توان عامل نرم افزاری امام را چنین نمایش داد:

۷- یکی دیگر از تأکیدات مقام معظم رهبری، توجه به «جبهه‌بندی‌ها» است. ایشان تصریح دارند که تفاوت دنیای کنونی با عصر حیات امام خمینی(قدسّ‌سره) در تغییر ابزارهاست اما جبهه‌بندی‌ها تغییر نکرده است و توجه به این نکته حائز اهمیت است. اهمیت این موضوع از آنجاست که ایشان معتقدند هر وقت ما از جبهه‌‌بندی دشمن و دشمنی او غافل شدیم، دچار ضربه و خسران گشته ایم. ایشان در بیانات پیشین خود نیز در باره تحول اشاره فرموده بودند که تحول نباید در آرمان‌ها به وجود بیاید، آرمان‌ها ثابت است اما راه و ابزار رسیدن به آرمان‌ها می‌تواند تغییر کنند و باید متناسب با شرایط زمانه ابزارهای مناسب برای رسیدن به آرمان‌ها به کارگرفته شوند. در تکمیل همین فرمایش معظم له به باور برخی سیاسیون درباره «عقب‌نشینی‌های موضعی» اشاره دارند. این تفکر که سال‌ها توسط برخی سیاسیون دنبال شد و در موارد بسیاری به آن عمل شد، نتیجه ای جز پیشروی دشمن به دنبال نداشته است. علت بروز چنین خطای محاسبانی در سیاسیون غفلت از جبهه‌بندی‌هاست. اگر سیاسیون به اهداف دشمن که رهبری از آن با عنوان «ایران وابسته» و «ایران بی‌هویت» یاد می‌کنند، توجه می‌کردند، دچار چنین خطایی در راهبرد نمی‌شدند.

۸-  یکی دیگر از عناوینی که رهبر فرزانه انقلاب به آن اشاره داشتند، عبارت «حقایق امیدزا» بود. نکته‌ای که در استفاده از این عبارت مورد توجه است، واقعی بودن امید به آینده کشور است. ایشان آینده جمهوری اسلامی ایران را بر اساس حقایقی که دشمن در تلاش برای کتمان آن است، روشن می‌دانند. گاها برخی مدعی می‌شوند که رهبری بر اساس جایگاه خود که موظف به ایجاد امید در جامعه می‌باشند، در تلاش برای ایجاد روزنه‌های امید در کشور هستند یا برخی دیگر به خطا، ایشان را بی اطلاع از مشکلات جامعه خطاب می‌کنند. در پاسخ به این ادعاها ایشان تأکید دارند که امید معظم له به آینده کشور بر پایه حقایق غیر قابل کتمانی است که از سوی امپراتوری رسانه‌ای دشمن مورد هجوم و سانسور است. سهم این حقایق به عنوان حقایق امیدزا در شکل گیری آینده ایران بیشتر از سهم مشکلات موجود خواهد بود.

به این نوشته امتیاز بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×